Tuesday, December 25, 2001

تا حالا شده بي دليل حال خوشي نداشته باشيد؟من امروز اين طوري ام ، شايد هم خسته باشم ، نمي دونم ولي حسابي دلم گرفته...،
تا حالا به صفت عدل فكر كردين؟ آيا واقعاً بهش معتقدين؟ ميگن خداوند عادل هست، ولي پس چرا عدل را نمي بينيم؟
فلان بچه با كلي لرز مي ايسته كنار خيابون ، نه لباس گرمي نه...، ولي لبو مي فروشه و از كنارش تو خيابون يك پسر سوار بر پژوي 206 رد ميشه...، به نظر شما اون پسر چه كاري را انجام نداده كه اون پولداره انجام داده، كه به خاطر اون كار مستحق اين پاداش بوده؟؟؟
تا از اين حرفها مي زنم ، ميگن: دختر زبونت را گاز بگير، كفر نگو...! حتماً لبو فروشه داره آزمايش ميشه! حتماً آينده خوبي داره! حتماً خدا مي خواد قدر چيز هايي كه قراره گيرش بياد رابدونه! حتماً خداوند اون دنيا بهش پاداش ميده...،
بابا يكي بياد و به من بگه كه آيا اين حرفها يك مشت دل خوشكني نيست كه تحويل آدمها مي دهند، آدمها خوب بلدند كه به هم ببافند ، و خودشون يا بقيه را گول بزنند.،
ميگم اگر خداوندعادل هست و قراره اون دنيا پاداش بده،چرا همين الان يه نيم نگاهي به آدمها نمي كنه؟
من ميگم سودجوها براي اينكه ظلم خودشون را به ديگران توجيه كنند، عدل خدا را بازيچه كرده اند . به نظر من عدل خدافقط توي آفرينش دنيا صدق ميكنه نه دنيايي كه ما آدمها الان ساختيم، اينها همش ظلم آدمها به هم هست...،

No comments:

Post a Comment