Sunday, June 10, 2012

دلم برات تنگ شده
اگر دوستت نداشتم
اگر عاشقت نبودم
اگر دل به تو نداده بودم
اگر قلبتو به من امانت نداده بودی
اگر منو دیوونه خودت نکرده بودی
اگر مهربون نبودی
اگر پاک و بی آلایش نبودی
اگر زندگی رو زیبا نمی دیدی
اگر چشمات پر ایمان نبود
اگر مردمو دوست نداشتی
اگر خدا رو نمی شناختی
اگرمنو غرق مهر نکرده بودی
اگر روحت دوست داشتنی نبود
اگر 1000 تا دوستم نداشتی
اگر منو تو آسمونا نبرده بودی
آگر ، اگر ، اگر...
اگر عاشقم نبودی
یک لحظه هم نمی تونستم دلتنگی و دوری از تورو تحمل کنم
یک لحظه هم باورت نمی کردم
یک لحظه هم دوستت نداشتم
یک لحظه هم دلم تنگ نمیشد
...
دلم برات تنگ شده
نه یک لحظه ، که به اندازه تمام دلتنگیهای دل کوچیکم دلم برات تنگ شده
دلم برات پر میزنه
تو میگی صبر داشته باش و من به امید تو امیدوار
دلتنگی رو به خاطر توو بودن با تو به جان می خرم ، چون تو میگی که آخرش رسیدن و ...
دلم تنگ شده ، خیلی دلم تنگ شده
و ترس از نبودنت...نه نمی تونم تصور کنم ، بدون تو نمی تونم
دوستت دارم چون لیاقتشو داری
دوستم داری چون خدا دوستم داره
دل من برای تو تنگ شده ولی دلتنگی برای تو را هم دوست دارم
خیلی دوستت دارم

No comments:

Post a Comment